روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

شهر من شیراز

من   18 سال از عمرم رو در دیار زیبای مادری ام شیراز زندگی کردم البته 18 سالی که از مهمترین دوران زندگی حساب می شود از اول ابتدایی تا پایان لیسانس. علیرغم اینکه مامانم شیرازی اصیل و از خانواده های بزرگ و سرشناس شهر بودن ولی میشه گفت فامیل و وابستگی قابل توجهی در شیراز ندارم. اما خیابانها و کوچه ها و محله هایش برام عزیز و پر از خاطره هستند. دخترم نبات هم عاشق این شهر باصفا ست و یکی از آرزوهاش زندگی در شیرازه .

این چند روز اخیر شنیدن اخباری از ناآرامی در محله ها و خیابانهای شهر زیبایم دلم را به درد آورده. همشهری های من صبور و آرام بودند و حتما جانشان به لبشان رسیده که اینچنین خشمگین و عصبانی طغیان کرده اند. شنیدن اسم محله های رحمت آباد، ملاصدرا، معالی آباد و عفیف آباد که از خیابانهای با صفا و اصیل و آرام شهر هستند به غصه هایم دامن زد. چرا آرامشت در هم ریخته شهر من؟  همشهری سرت سلامت باد و دلت آرام ، مبادا که خشمت شهر زیبایمان را نازیبا کند ، مراقب دل باغها و گلستانهایمان باشید مبادا که در این بی قراری ها غمگین و پژمرده شوند

نظرات 2 + ارسال نظر
مینو دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت 12:19 http://milad321.blogfa.com

دلم گرفته.خیابان جلوی منزل ما,تقریبا تمام بانکهایش آسیب دیده و تعطیل شده.هر چی فکر میکنم نمیفهمم تخریب بانک و ایستگاه مترو چه فایده ای داشته.

صفا یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 19:31 http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

ممنون از حضورتون و خوشحالم از آشنایی با شما .با اجازتون در پیوندهای وبلاگم ،وبلاگ شما رو هم اضافه میکنم .

با کمال میل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد