-
پله پله تا وضعیت نرمال
دوشنبه 28 آبان 1403 14:10
دو ماه و 11 روز از رفتن نبات گذشت. اینکه به نظر من این زمان خیلی بیشتر از 70 روز میاد عجیب نیست ولی به هرکس دیگهای هم میگم براش تعجبآوره و میگه اِ من فکر میکردم خیلی بیشتر از ایناست. با اینکه روزها و ساعت ها و هفتهها خیلی سریع میگذرن و انگار سر و ته هفته به هم چسبیده ولی این مدت به نظرم خیلی طولانی میاد. تو این...
-
روزانهها
چهارشنبه 23 آبان 1403 08:56
پست جدید روزانهها اینجاست. اگر دوست دارید روی گل کلیک کنید
-
تایتانیک
شنبه 21 مهر 1403 10:12
این روزها احساس می کنم همهمون داریم مثل ویولون نوازهای تایتانیک رفتار می کنیم. یعنی با اینکه میدونیم هر لحظه ممکنه به فنا بریم اصلا به روی خودمون نمیاریم و سعی میکنیم روال زندگی عادیمون رو داشته باشیم. ولی فشار روحی و افکار پریشان مثل موریانه از درون داره ذره ذره وجودمون رو تخریب میکنه.
-
اندوه باطل
چهارشنبه 18 مهر 1403 10:40
از اندوه باطل رها شو مسیر جهان دورهگردیست به چشمان نمناک مهتاب زمین لکهای لاجوردیست ترانهای از گروه چارتار با شعر زیبای احسان حائری
-
حس نو
یکشنبه 1 مهر 1403 09:59
چند روزه که با یک حس و فکر جدید در مورد رفتن نبات روبرو شدم که شاید روند پذیرش موضوع رو برام راحت تر کنه. حس میکنم این بخش از زندگیمون دیر یا زود باید اتفاق میافتاد. یعنی نمیشد تا همیشه این رویه زندگی دختر خونه و خانواده بودن ادامه پیدا کنه و ادامهاش شاید یه اختلال بود نه یک روش درست. بالاخره دوران بودن و موندن...
-
بستی تو تا بار سفر از خونه ما*
سهشنبه 20 شهریور 1403 10:44
بالاخره نبات قشنگم رفت و فصل جدیدی از زندگی خانوادگی برای ما و خودش شروع شد. برای همهمون به خصوص من و نبات خیلی خیلی سخته. چشمهامون هر لحظه نم نم که نه، شرشر میباره و خلأ سختی رو تجربه میکنیم. هر کی زنگ میزنه یا همکارهام که احوالش رو میپرسن بغضم میترکه و .... اونم اونجا با اینکه با دوست همکلاسیش همخونه هست و ما...
-
فصل تازه
سهشنبه 23 مرداد 1403 08:36
دیشب دوقلوها خونه نبودن با مدرسه رفته بودن اردو، همسر هم مشغول کارهای فنی عقبافتاده بود و نبات هم به اصرار من خونه موند و با دوستهاش نرفت بیرون البته بیشتر به خاطر خستگی خودش بود. منم شام رو درست کردم و نشسته بودم روی کاناپه و داشتم اخبار رو از کانالهای مختلف پیگیری میکردم. یکهو نبات از اتاقش اومد بیرون و گفت آقا...
-
اندر فوائد تکنولوژی
یکشنبه 31 تیر 1403 07:23
امروز داشتم فکر میکردم این فضای مجازی و گوشی به دست بودن مردم خیلی هم بدنیست، به جای اینکه سرشون تو کار هم باشه هرکی سرش تو گوشیشه و تازه اطلاعات عمومی و مهارتهای ذهنیش هم زیاد میشه. جوونا به جای سرکوچه وایسادن و دید زدن و متلک گفتن سربزیر دارن گوشی نگاه میکنن. تو اداره هم کارمندها به جای دور هم جمع شدن و حرف...
-
کودک بازیگری
شنبه 9 تیر 1403 07:42
من زیاد اهل دیدن سریالهای ترکی نیستم ولی تو همون تعداد محدودی هم که دیدم یه موضوع همیشه برام جالب بوده، اینکه حقوق کودکان خیلی خوب رعایت میشه یعنی نه تنها توی داستان بچه رو برای گریه کردن و ... تحت فشار قرار نمیدن، توی صحنه هایی که دعوا و بگو مگو هست هم بچه رو به یک بهانهای از صحنه خارج میکنن. اینکه توی سینمای...
-
داستان گوشی
سهشنبه 29 خرداد 1403 12:30
فرفره و قرقره برخلاف خیلی از همکلاسیهاشون هنوز گوشی موبایل ندارندو من هم از این بابت فعلا خوشحالم. قرار بود تولد پارسال براشون گوشی کادو بگیریم . ولی با شرایطی که من گذاشتم خودشون انصراف دادن و موکول کردن به سال آینده یعنی امسال. شرایط من این بود که سیم کارت نمیدم،برند هم شیائومی. این دوتا هم که ذوب در آیفون هستند...
-
روزانه ها
چهارشنبه 23 خرداد 1403 11:01
روزانه هام به روز شده اگر دوست دارید سربزنید.
-
حسرتهای بی پایان
یکشنبه 13 خرداد 1403 09:04
هفته پیش سفر چندروزهای به کشور زیبای همسایه و شهر دل انگیز استانبول داشتم. نبات نوبت انگشتنگاری داشت و به همین بهانه بعد از 7 سال دوری از استانبول زیبا راهی سفر دونفرهمون شدیم. تا قبل از گرونی دلار من و نبات سالی یکبار میرفتیم استانبول و کلی خاطره داریم با کوچه هاش. میدون تقسیم و خیابون استقلال، دونرفروشی بمبی و...
-
تجربه اولیها
دوشنبه 24 اردیبهشت 1403 09:27
حدود دو هفته پیش فرفره و قرقره از مدرسه خبر آوردن که قراره 10 نفربرتر از هرپایه رو ببرن اردوگاه رامسر، اولش فقط به قرقره گفته بودن که جزء 10 نفر اوله ما هم که توی این قضایا موضعمون از قبل معلومه ( هر نوع اردوی برون استانی تا 15-16 سالگی ممنوع- دلیلش هم عدم اطمینان از ایمنی حمل و نقل و سایر موارده که به نظرمون بچه ها...
-
آنفالو
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 09:18
چند روزه که حس میکنم ظرف احساسات منفی و خشمم از اتفاقات ناگوار اجتماعی پر شده و داره از درون وجودم رو ذره ذره نابود میکنه. اول تصمیم گرفتم اینستاگرام رو به طور کامل از روی گوشیم پاک کنم. بعد دیدم جنبه های فان هم داره این لعنتی. بعد از داستان غمانگیز ن ی ک ا و اون مادر بیچارهای که بچه اوتیسمیش رو از بین برده دیدم...
-
سال نو
یکشنبه 5 فروردین 1403 10:07
سال نو و نوروز باستانی بر همه همراهان عزیز مبارک باد. امیدوارم در سال نو خوشیها و شادیها بیشتر باشه و غم ها و سختیها کمتر و کمتر . تا چند سال قبل لحظه تحویل سال برام خیلی مهم بود یعنی اون چند ثانیه آخر تپش قلبم رو حس میکردم و فکر میکردم آرزوهای لحظه تحویل سال حتما برآورده میشه. بزرگترین آرزوی هرسالم هم این بود که...
-
لایف استایل دلخواه
یکشنبه 27 اسفند 1402 09:58
چند روزه دلم میخواد سبک زندگیم یه جور دیگه باشه، نمی دونم شاید یک هوس زودگذره، من همیشه زندگی روتین و با برنامه رو دوست داشتم و فکر می کردم نمی تونم زندگی بدون کار کردن و داشتن هویت اجتماعی رو تحمل کنم. ولی الان دلم میخواد زندگیم مدل خانم های خوشحال( این اصطلاح منه برای خانم هایی که بی دغدغه دنبال خوشگذرونی و عشق و...
-
کفشهای عزیز
شنبه 26 اسفند 1402 09:32
بالا رفتن سن رو هرچقدر بخوای انکار کنی از یه جاهایی میزنه بیرون که بسوزی. برای من از کفشهام زده بیرون. چون دیگه نمی تونم از کفشهای پاشنهبلندم باخیال راحت استفاده کنم. هم به خاطر درد زانوهام و همین که خطر پیچ خوردن مچ و زمین خوردن به خاطر پوکی استخوان برام خطرناکتر از حالت معموله.من به صورت بیمارگونه عاشق کفشم، یعنی...
-
همدلی
چهارشنبه 27 دی 1402 14:22
یکی از مهارت هایی که این روزها مشاورین و روانشناس ها خیلی روش تاکید دارن مهارت همدلی هست، من خودم به طرز افراطی همدلی دارم با همه، با دوست و دشمن و رقیب و ... یعنی هر ظلمی هم که در حقم میشه سریع خودم رو جای طرف می ذارم و با توجه به شرایطش می گم خوب حق داشته همیشه هم اطرافیانم بهم تذکر می دن که ولش کن بابا اینقدر نمی...
-
نهمین 7 آذر بدون مامان
سهشنبه 7 آذر 1402 11:17
امروز 7 آذره و من دوباره به یاد آخرین دورهمی خانوادگیمون افتادم و حسرت روزهای رفته. بعد از رفتن مامان دیگه هیچ وقت دورهمی هامون اونجوری نشد که نشد. به خاطر بابا می رفتیم خونشون ولی همیشه همهمون یه جوری می خواستیم به روی خودمون نیاریم که چقدر بدون مامان همهچی سرد و بی روح و غمناکه. تا اینکه بعد از 4 سال و 4 ماه و...
-
پوسته روانی
سهشنبه 16 آبان 1402 09:52
این روزها پوسته روانیم خیلی نازک شده . با اینکه فکر می کنم قوی هستم و شاید در برابر خیلی مسائل بی خیال شدم، اما انگار دردهای کوچیک و بزرگ ذره ذره روانم رو موریانهوار سوراخ کردن. لرزیدن ها و نگاههای ترسان بچه های جنگ غزه، درد مادران جوانان و نوجوانان دلبندی که از سال پیش تا امروز از دست دادیم، وضعیت اسفناک اقتصاد...
-
استرس های شاید نابجا
دوشنبه 24 مهر 1402 11:22
خرید های خونه ما اکثرا با همسرم هست و من بیشتر خریدهای روزمره سوپری رو انجام می دم اونم آنلاین. همسرجان هم وقتی میره خرید دیگه عنان از کف می ده و مسلسل وار میخره. مخصوصا خرید میوه و تره بار. هندونه، بادمجون، اسفناج، کرفس، شلغم و .... اینا رو در یک روز خریده و آورده خونه .و انباشته شدن این همه سبزیجات به من استرس میده...
-
بی علاقگی جدید
چهارشنبه 12 مهر 1402 10:13
من قبلا مثل خیلی از خانمها و بعضی از آقایون از جمله همسر خودم علاقه زیادی به خرید و پاساژ گردی و ... داشتم. و جزء کسایی بودم که راحت هم خرید می کردم . ولی الان مدتیه که این میلم کم شده یعنی نه تنها علاقه به خرید ندارم بلکه حال و حوصله مغازه گردی هم ندارم . مخصوصا فروشگاه های لباس و ..... . نمی دونم طبیعیه یا یک نوع...
-
کارما
سهشنبه 31 مرداد 1402 07:35
در این نیم قرن زندگیم دارم به نتایجی می رسم که در وهله اول کمی ترسناک به نظر می رسه ولی در نهایت تبدیل می شه به یک رهایی و آزادی از امید های واهی . از مقدمات توجه و رسیدن به این بینش ها اینه که از دور به موضوعات نگاه کنیم، به موارد محدود اکتفا نکنیم و اصل بیطرفی رو هم رعایت کنیم. یکی از این نتیجه های مشعشع من اینه که...
-
حق های نابجا
سهشنبه 10 مرداد 1402 07:30
اون دوستم که میگفتم گرفتار خواهر و برادرش هست، داستانش ادامه داره و این دفعه یه جور دیگه. گویا ارث قابل توجهی از پدرشون دارن که مشکلات معارض و مدعی و ... داره . چون برادره مشکلاتش بیشتر از بقیه بوده بهش گفتن تو برو دنبالش و زندگیت رو سر و سامون بده. اونم وکالت گرفته از اینا رفته با ندونم کاری و از سر احتیاج یک بخشیش...
-
اثر فونت
دوشنبه 9 مرداد 1402 09:49
یکی از دلایلی که من رو از خوندن بعضی وبلاگ ها منصرف می کنه یا به سختی می تونم پست ها رو بخونم، سایز و تراکم فونت هست. وقتی فونت ریز، بولد و تو هم تو هم باشه باید خیلی سر حال و حوصله باشم که برم سراغشون.
-
خسته شدم
یکشنبه 8 مرداد 1402 10:38
چرا هیچکس حرف آدم رو نمی فهمه و هر کی هرچی می خواد برداشت می کنه . اصلا به سابقه و ویژگی های آدم نگاه نمی کن.من دیگه خسته شدم خسته
-
بزرگی شخصیت
سهشنبه 3 مرداد 1402 07:36
چند وقت پیش یه مطلبی شنیدم که منتسب به فروید هست و به نظرم خیلی قابل تأمل بود. موضوع در این مورد بود که برای اندازهگیری رشد شخصیت متر و معیار کمی و شاخص قابل اندازهگیری نداریم اما فروید می گه: "اندازه بزرگی شخصیت هرکس به اندازه بزرگی مشکلی هست که میتونه اون شخص رو از حالت منطقی خارج کنه" خود من نسبت به...
-
لینک روز نوشت 31-28 تیرماه 1402
یکشنبه 1 مرداد 1402 07:30
روز نوشت 31-28 تیرماه 1402
-
لینک روز نوشت 27 تیر 1402
چهارشنبه 28 تیر 1402 07:56
روز نوشت 27 تیر 1402
-
روز نوشت های واقعی
سهشنبه 27 تیر 1402 11:05
از امروز 26 تیر 1402 تصمیم گرفتم روزمرگی هام رو اینجا بنویسم. https://harroozaneh.blogsky.com