روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

آشفتگی

سال نو بر همه دوستان مبارک امیدوارم امسال برای همه بهتر از پارسال باشد.

امروز اولین روزیه که توی سال جدید اومدم اداره. در این بیست و چندسال کارمندی تقریبا همه سال ها دو هفته تعطیلات رو مرخصی بودم  و نمیومدم سرکار. 

امسال تعطیلات ساده و بی‌هیجانی داشتیم .یکی دو گردش کوتاه توی تهران . هوا و وضع ترافیک عالی بود اما جمعیت غیربومی از سر و کول هم بالا می‌رفتن. برای همین نمیشه زیاد گردش و تفریح رفت.

به نظرم تنها کار مفید و قابل قبول برای خودم  توی این تعطیلات کتاب خوندن بود و دیدن سریال‌های روتین. اما ذهنم بدجوری آشفته بود و تقریبا میشه گفت آرامش نداشتم. افکار درهم و برهم و نگرانی ها و عذاب وجدان‌های بعضا بی مورد و گاهی بی‌معنا. مثلا اینکه مدتیه به دلایل مختلف که مهم‌ترینش کرونا بوده نتونستیم بچه‌ها رو ببیریم مسافرت و بچه‌ها هم شاکی هستن که چرا جاهای زیادی رو در عمر 10 سالشون ندیدن. یا اینکه حال و حوصله بازی و وقت گذاشتن تفریحی برای بچه‌ها رو نداشتم .اینقدر که درگیر درس ها و امورات روزمره شون هستم دیگه وقت و حالی برای کارهای دیگه نمی‌مونه. امیدوارم توی سال جدید بتونم بخشی از این نگرانی‌هام رو سر و سامون بدم.

به طور کلی همه کار انجام می‌دم ولی دل و دماغ ندارم و همش فکر می‌کنم وقت و انرژیم خیلی کمه.