روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

همدلی

یکی از مهارت هایی که این روزها مشاورین و روانشناس ها خیلی روش تاکید دارن مهارت همدلی هست، من خودم به طرز افراطی همدلی دارم با همه،  با دوست و دشمن و رقیب و ... یعنی هر ظلمی هم که در حقم میشه سریع خودم رو جای طرف می ذارم و با توجه به شرایطش می گم خوب حق داشته  همیشه هم اطرافیانم بهم تذکر می دن که ولش کن بابا اینقدر نمی خواد دل بسوزونی و...... خیلی وقتها هم ضرر دیدم از این احساسم. مخصوصا سر کار و محیط اداره. به خاطر همین چند وقته که دارم روی خودم کار می کنم که متعادل تر برخورد کنم با این قضایا. یک مانترا هم دارم  " رو  نده" . 

از طرفی در ابراز کلامی همدلی توانایی زیادی ندارم مخصوصا با اعضای خانواده و مخصوصا با همسرم، یعنی معمولا تهاجمی برخورد می کنم در حالی که قلبا درکشون می کنم.

یک مشکل دیگه هم که در برخوردهای کاری و مناسبات اداری دارم اینه که با بالادستی هام رک و بی‌ملاحظه هستم و شاید بعضی موقع گستاخی و جسارت تعبیر بشه ولی با پایین دستی ها رودرواسی دارم و نرم برخورد می کنم. یعنی درست برعکس روش های معمول و روتین که توی اداره به نفعته. اینکه با بالادستی ها نرمخو و مطیعانه رفتار کنی و با پایین دستی ها سختگیرانه.بعد از 25 سال کار هنوز نتونستم این روش رو عوض کنم و دیگه هم امیدی بهش ندارم شاید فقط بتونم با همون مانترام کارم رو تا حدی جلو ببرم.