روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

بعد از مهمونی

من ساعت‌ها و روزهای بعد از مهمونی رو خیلی دوست دارم، خونه رو با صبر و حوصله جمع و جور می کنم، لوازم و بشقاب‌ها رو در بدون عجله سرجاشون می‌ذارم و تا یکی دو روز از تمیزی و مرتبی و چهره خونه لذت می‌برم. شیرینی مصاحبت و همنشینی رو هم ریز ریز مزه می‌کنم. ضمن اینکه غذا هم معمولا برای دو سه وعده داریم .
مخصوصا تو این دوران کرونا که مهمونی‌ها کم شده، مهمون داشتن با همه خستگی هاش می‌چسبه.

بی‌ملاحظگی

یک همکار خانوم داریم که تقریبا هر روز دخترش رو با خودش میاره اداره تا کلاس‌های آنلاینش رو پیش خودش بگذرونه. دختر سالهای اول دبستان رو می‌گذرونه. کلاسها رو بدون استفاده از هندزفری یا هدفون گوش می‌کنه و از صبح که میاد تا ساعت 1 بعدازظهر صدای معلم توی اتاق طنین‌اندازه. من نسبت به صدا خیلی حساس هستم و توی خونه هم همه باید برای کلاس و یا فایل‌های صوتی از هندزفری استفاده کنن. علیرغم اینکه به همکارمون این موضوع رو گفتم بازم انگار نه انگار . می‌گن گوش یچه درد می‌گیره با هدفون. زنگ ورزش که صدای بلند موسیقی داریم و بپر و بپر و هم‌نوایی دخترک وسط اتاق. کلا بچه هم از اون مدلهایی هست که دائم یه صدایی از خودشون در میارن، سوت می‌زنه، آواز می خونه، ورجه وورجه می کنه و ....البته طفلی گناهی نداره و مادر باید یه فکری بکنه. ساعت 11/5 هم که میشه بوی غذا اتاق رو پر می کنه و مراسم ناهار خورون ساعت 12 تا 12/5 . در حالی که ساعت 1 می‌رن خونه و می‌تونن ناهارشون رو توی خونه میل کنن و اینجا به همون تغذیه و میان‌وعده بسنده کنن.

اگر یه روز دو روز بود تحملش راحت بود ولی هر روز واقعا سخته. تازه بعضی از روزها پسرشون رو هم که کوچیکتره میارن با خودشون و مهد کودک تکمیل میشه.

یعنی مردم فقط به راحتی خودشون و بچه‌شون فکر می‌کنن و اطرافیانشون رو پشم فرض می‌کنن. آخه اینجا اداره است و ما هم باید به کار اداریمون برسیم ولی اصلا تمرکز ندارم من . هدفون میذارم تو گوشم شاید شدت صدا کم بشه ولی فایده نداره. 

تازه  رفع اشکال و همراهی مادر از اون سر اتاق به جایی که بچه نشسته ( میز کنفرانس وسط اتاق) بگذریم رو هم داریم.

امروز که من سردرد هم دارم و نور علی نوره.