ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی از تصمیمهای بزرگی که در سال جدید قصد دارم به صورت جدی دنبال کنم زندگی مینیمال است.
دوستان و اطرافیان میدانند که یکی از علائق من مثل خیلی خانم ها و بعضی از آقایان از جمله همسر خودم میل وافر به خرید است. این خرید شامل همهچیز می شود از کفش و لباس و اکسسوری تا لوازم خونه و حتی میوه و مواد خوراکی. مجازی و حقیقی هم فرقی نداره هردوش رو دوست دارم و اینکه برای خودم باشه یا دیگران. اما امسال به دلایل مختلف که یکی از اونها خسته شدن از پر بودن و انباشتگی کمدها و فضاها و بدون استفاده ماندن خیلی از لوازم و کفشها و لباسهاست تصمیم جدی دارم که عادت به خرید را تعدیل کنم. البته اینم بگم که خرید زیاد میکنم ولی زیاد دلبسته اشیا نیستم و تقریبا در هر فصل چندین کیسه لباس و لوازمی رو که لازم نداریم رد میکنم به دوستان و نیازمندان. ولی بازهم بنظرم اضافهجات زیاده و گاهی فکر میکنم جریان انرژی واقعا مسدود شده
به عنوان اولین گام پیجهای خرید در اینستاگرام را میوت و یا آنفالو کردم. چون در شرایط فعلی که زیاد بیرون نمیرم بیشترین وسوسه از طریق همین پیجها بود.
یک راهکار جالب هم که در مستندی در همین زمینه دیدم این بود که هر روز یکی از وسایلی که برامون استفاده ندارن یا ارزشمند نیست رو بذاریم کنار که در طول ماه خودش 30 تا وسیله یا لباس میشه . این رو هم دارم تمرین میکنم.
احساس خوبی که از باز شدن و خلوت بودن فضاها تجربه میکنم واقعا لذتبخشه.
فقط یک نکته هست ، اینکه در شرایط اقتصادی امروز خیلی از چیزها رو نمیشه به راحتی دوباره خرید و بدست آورد باید مواظب باشم که از اونور بوم نیفتم و در رد کردن و بخشیدن افراط نکنم. چون قبلا سابقه خوبی در این مورد نداشتم و خدا نکنه جوگیر بشم. همسرم هم از من بدتر ، گاهی از وسایلی که به انباری منتقل شدن سراغ میگیرم و میبینم که ای دل غافل بدون هماهنگی با من، اضافه تشخیص داده شدن و به سرایدار یا کسان دیگری اهدا شدن.
حالا ببینم چقدر میتونم موفق باشم و پیشرفت کنم.
پینوشت: اون فردی که کرونا گرفته بود بالاخره ظهور کرد و جواب پیامها رو داد. اینجور که می گفت حالش خیلی خیلی بد بوده و برای اینکه من نگران نشم جواب نمیداده که البته توجیه درستی نیست و من قبول نکردم. ولی به هرحال بیشتر از اینکه چند ساعت پیامش رو سین نکنم و واکنشی به توصیف دردهاش نشون ندم نتونستم کاری بکنم. و وقتی دوباره پیام داد که ممنون از ابرابز احساساتت جوابش رو دادم و گلایهام رو هم گفتم. خدا رو شکر که تونسته از پس بیماری بربیاد و الان خیلی بهتره.
اول از همه سال نو مبارک. امیدوارم سالی پر از سلامتی، ثروت، آرامش و خبرهای خوب باشه برای همه
اول اینکه من ادر ایام عید واقعا بیحوصله و به عبارتی افسرده بودم و دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت . خودم رو به زور میکشوندم. فقط نشسته بودم روی کاناپه و بازی 2048 و دکتر هلاکویی. بنا به ضرورت آشپزی یا نظافت و از همه بیشتر شستشو و ضدعفونی پایانناپذیر خریدها