روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

سالگردها

دیروز پنجمین سالگرد پرکشیدن مامان بود و فردا اولین سالیه که بابا تو روز تولدش نیست . 

نظرات 6 + ارسال نظر
بلاگر دوشنبه 9 دی 1398 ساعت 13:19 http://tosan35.blogsky.com

عقیده دارم اگر خوب و خوش زندگی کردند ، حتی جای ناراحتی نداره ، از دید من مهم نحوه زندگی آدماست ، بالاخره یه روزی همه میریم ،مرگ تنها چیزیه که هیچکس راجبش بحث و جدلی نداره ، آدما وقتی کسی را از دست میدن ناراحت میشن چون از حضور کسایی که نیستن محروم شدن ، ناراحتی برای خودشونه بیشتر تا رفتگانشون

بله و این محرومیت و دلتنگی ماست .... که ادامه داره تا نوبت خودمون برسه

مهدی یکشنبه 8 دی 1398 ساعت 15:42 http://Rahgozar1992.blogfa.com

سلام

صفا یکشنبه 8 دی 1398 ساعت 14:09 https://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com/

روحشان شاد یادشان گرامی باد .
من هم هفته گذشته سالگرد گرفتم برای پدر و مادرم. پانزدهمین سالگرد فوت پدر و سومین سالگرد فوت مادر ...
جاشون همیشه خالی هست و نبودنشون همیشه حس میشه ...

روحشان شاد
همینطوره پدر و مادر ریشه های ما هستند و با رفتنشون بخشی از وجودمون خالی میشه

نسرین شنبه 7 دی 1398 ساعت 23:07 http://yakroozeno.blogsky.com/

یادشون گرامی.
به نبودن حضورشون خو می کنی شادی جان اما یاد و خاطره هاشون همیشگی اند.

ممنون از شما
بله روزی صدبار یاد و نامشون در زندگی ما جاری میشه

سهیلا شنبه 7 دی 1398 ساعت 17:12 http://Nanehadi.blogsky.com

خدا رحمتشون کنه.هر کدوم از ما یه روزی از این قطار پیاده میشیم.فقط دلتنگی ها باقی میمونه.

ممنون
و همه اینها نشونه ای برای خوب بودنه چون دنیا خیلی خیلی ناپایداره و به نفسی بنده

ترانه شنبه 7 دی 1398 ساعت 15:51

هرچقدر هم بگذره یاد و خاطره شون کمرنگ نمیشه. تحمل جای خالیسون سخته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد