روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

لاک قرمز

به ناخن‌های دست و پام لاک قرمز زدم

چند تیکه ظرف توی سینک رو شستم( یکی از مدیتیشن‌های قوی)

چندتا بازی کلمه‌سازی رو دانلود کردم 

هدفون قوی رو گذاشتم رو گوشم و از اسپاتی‌فای آهنگهای ایرانی قدیمی رو‌ پلی کردم با آخرین  حد صدا

چندتا آهنگ که گوش دادم اشک‌هام‌جاری شد بی‌اختیار و آرام 

نیم ساعت گذشت 

نه لاک قرمز و نه هیچ‌کدوم از راه‌حلهای دیگه نتونستن حالم رو خوب کنن

نمیتونم‌خودم رو‌ گول بزنم که همه‌چی خوبه وقتی هر لحظه یکی  از هموطن‌هام داره با زجر تنفسی پرپر می‌شه

اصلا نمی‌تونم به کارهای عقب‌مونده‌ای که دنبال فرصت بودم برای انجامشون  فکر کنم 

بدجوری بلاتکلیف و  افسرده و منفعل شدم  

همه کارها رو فقط از روی اجبار و وظیفه انجام میدم

تا کی این وضع ادامه داره؟

چالش رقص و لبخند هم کارساز نبود

من هیچوقت  عید رو دوست نداشتم ولی اسفند رو‌ چرا 

شور و‌حال تازه شدن و امید به زندگی، دستفروش‌های تجریش و جمعه‌یازار همه و همه حالم رو خوب می‌کرد  

وای چقدر نالیدم  

امیدوارم هرچه زودتر این روزهای تاریک و تلخ تموم بشه و لبخند بهاری رو روی لب مردم ببینیم

نظرات 2 + ارسال نظر
زری دوشنبه 4 فروردین 1399 ساعت 17:35 http://maneveshteh.blog.ir

کاملا درکت میکنم. فقط امیدوارم با کمترین تلفات این روزها بگذرند.
سال نو براتون سال سلامتی باشه

همچنین برای شما❤️❤️

hatef شنبه 17 اسفند 1398 ساعت 21:33 http://blog.hatefix.ir

فعلا که دم عیدی اعصابمون سر کرونا حسابی خورده ..
واقعا هیچ امیدی به آینده نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد