روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

دوست داشتم در چه دوره ای زندگی کنم؟

خیلی از ما از جمله خود من حس می‌کنیم تاکید می‌کنم حس می‌کنیم ولی شک داریم که زندگی در گذشته راحت تر از امروز بوده و امروز ما با مشکلات بیشتری روبرو هستیم . اینکه می گم شک می کنیم دلیل داره مثلا ساده‌ترین امکانات ، من وقتی کلید برق رو می زنم و چراغ روشن میشه به روزگار شمع و فانوس فکر می کنم یا وقتی با یک جرقه اجاق گاز روشن میشه به زمان پخت و پز با هیزم فکر می کنم و همه اینا باعث میشه فکر کنم که قطعا زندگی امروز ما به لحاظ مادی خیلی بهتر از قبله و به لحاظ معنوی هم دیدگاه امروز خیلی پیشرفته تر از حتی 50 سال پیشه و داریم راه درست زندگی و لذت بردن از لحظات رو یاد می‌گیریم. ولی آرامش قبل رو نداریم چون بیشتر از خبرهای خوب و بد دور و برمون و دنیا آگاهیم و مسلما دانستن همیشه تاوان دارد . ولی در کل خود من ترجیح می‌دادم  40 سال  زودتر به دنیا می اومدم فقط 40 سال 

در این زمینه مطلب زیر به نظرم جالب اومد:


اگر سال ۱۹۰۰ در پاریس به دنیا آمده بودید..



تصور کنید شما در سال ۱۹۰۰ به دنیا آمده‌اید.

وقتی ۱۴ ساله شدید، جنگ جهانی اول آغاز و در ۱۸ سالگیتان با ۲۲ میلیون کشته به پایان می رسد.

اندکی بعد، یک بیماری همه گیر، یعنی آنفلوانزای اسپانیایی با ۵۰ میلیون کشته ظاهر می‌شود و شما زنده هستید و اینک ۲۰ساله‌اید.

هنگامی که ۲۹ ساله شدید، از بحران جهانی اقتصاد، جان سالم بدر می‌برید. بحرانی که موجب تورم، بیکاری و قحطی شده است.

وقتی۳۳ سال دارید نازی‌ها به قدرت می‌رسند.

زمانی که ۳۹ ساله هستید، جنگ جهانی دوم شروع و در ۴۵ سالگی‌تان با ۶۰ میلیون کشته پایان می‌یابد و در هولوکاست ۶ میلیون یهودی می‌میرند.

وقتی ۵۲ ساله شدید، جنگ کره شروع می‌شود.

وقتی ۶۴ ساله شدید، جنگ ویتنام آغاز و وقتی ۷۵ ساله می‌شوید خاتمه میابد.


کودکی که در سال ۱۹۸۵ به دنیا آمده، فکر می‌کند پدربزرگ و مادربزرگش هیچ تصوری از سختی‌های زندگی ندارند. اما آنها پس از چندین جنگ و فاجعه زنده مانده‌اند.


امروز اما در روزگار ویروس همه گیر تازه، در دنیای جدید، همه راحتی‌ها را داریم اما شکایت می‌کنیم چرا که باید ماسک بزنیم.

ما شکایت می‌کنیم زیرا باید در خانه‌های خود که در آن غذا، برق، آب جاری، وای‌فای و.. داریم بمانیم!

هیچ یک از این موارد در آن دوران‌ها وجود نداشته است اما بشریت از آن شرایط، جان سالم بدر برده و هرگز شوق زندگی را از دست نداده است.


دگرگونی کوچکی در دیدگاه ما می‌تواند معجزه ایجاد کند.

باید سپاسگزار باشیم که زنده هستیم.

باید همه کارهایی را که برای محافظت و کمک به یکدیگر می‌توانیم انجام دهیم..


جک بیبلی

برگردان: نسرین متحده

نظرات 1 + ارسال نظر
taraaaneh سه‌شنبه 4 شهریور 1399 ساعت 06:32 http://taraaaneh.blogsky.com

گذشته هم سختیهای خودش رو داشته. شاید مقاطع کوتاهی بوده توی تاریخ هر کشوری که از جنگ و بیماری های همه گیر و.. خبری نبوده. اما حتی اون دوارن خیلی از بیماریهایی که الان تا حد زیادی کنترل شدن براحتی باعث مرگ آدمها میشدن. مثل ایدز و خیلی از سرطانها..حتی از نظر فرهنگی، مثلا گی ها و لزبین ها... کلی مشکل داشتن حتی توی کشورهای پیشرفته. یعنی بنظر من که کلا الان از گذشته مردم خوشبخت تر هستند در کل.منتهی چند تا خاطره یا تصویر خوب از گذشته یادشون مونده و سختیهاش رو نمیخوان بیاد بیارن.

به نظر منهم همینه و اینکه مردم دارن زندگی کردن دلخواه رو یاد می‌گیرن و نسل جدید به مراتب بهتر از ما زندگی خودشون رو مدیریت می‌کنن .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد