روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

کفش‌های عزیز

بالا رفتن سن رو هرچقدر بخوای انکار کنی از یه جاهایی می‌زنه بیرون که بسوزی. برای من از کفشهام زده بیرون. چون دیگه نمی تونم از کفشهای پاشنه‌بلندم  باخیال راحت استفاده کنم. هم به خاطر درد زانوهام و همین که خطر پیچ خوردن  مچ و زمین خوردن به خاطر پوکی استخوان برام خطرناک‌تر از حالت معموله.من به صورت بیمارگونه عاشق کفشم، یعنی از کفش سیرمونی ندارم، یه مدت اینقدر بیماریم شدید شده بود که می‌رفتم تو کفاشی چندتا کفش رو امتحان می کردم، یه ذره باهاشون جلوی آینه راه  می‌رفتم، تا عطشم خاموش بشه. بعضی موقع سه جفت کفش در یک زمان می‌خریدم. چندسال پیش رفته بودیم دبی بیشتر از 7 جفت کفش خریدم، همراهانمون بهم می‌خندیدن که چجوری می‌خوای اینا رو بیاری.هر وقت میرم مسافرت یه چمدون کوچیک برای کفش با خودم می‌برم. تو ماشینم 2-3 تا کفش و صندل زاپاس دارم. توی کمد اداره هم همینطور .  آمار کفشهام رو کلا ندارم. انواع و اقسامش رو هم دوست دارم، مجلسی، اسپرت، پاشنه‌دار، بی پاشنه و.....اصلا هم دوست ندارم که کفشها رو بذارم توی جعبه، باید همه‌شون رو شیک و مرتب بچینم توی کمد و از دیدنشون لذت ببرم.. دلم می خواست از این کلوزت ها داشتم که همه کفشها مرتب و با فاصله کنار هم چیده بشن. اما الان  با توجه به نوع استفاده‌شون گذاشتموشون توی چند تا کمد . یه سری هم با توجه به فصل و محدودیت جا، بسته بندی می‌شن میرن انباری.

مشکل اینجاست که  به چند دلیل نمی تونم از همه‌شون استفاده کنم و در طول سال شاید فقط 4-5 تاشون رو بپوشم. دلیل اول اینکه زیاد مهمونی نمی‌رم، دلیل دوم اینه که قسمت زیادی از وقتم توی اداره است که دو- سه تا کفش راحت رو گذاشتم واسه اداره، دلیل بعدی که خیلی ناراحتم می‌کنه  و گفتم اینه که دیگه به خاطر درد زانوهام و هم اینکه زمین خوردن برام خطرناکه نمی‌تونم کفشهای پاشنه بلند زیبام رو بپوشم و عملا دارن خاک می‌خورن و می‌پوسن. هر از مدتی تعدادیشون رو رد کردم رفته ولی الان می‌بینم دلم نمیاد چون بعضی هاشون رو خیلی دوست دارم و بعضی‌هاشون رو هم خیلی گرون خریدم. کفش هم که پوشیده نشه به مرور زمان می‌پوسه و خراب میشه.

 نبات هم پاش یکی دو شماره از من بزرگتره یعنی نمی تونه از کفشهای من استفاده کنه. 

امسال که کلا تصمیم گرفتم مینیمال‌طور دور و برم رو خلوت کنم، تعدادی از کفش‌ها رو می‌خوام رد کنم بره ولی نمی‌دونم چجوری. تعدیشون رو میشه بدم به نیازمند، ولی بعضی هاش قابل بخشیدن نیست یعنی اصلا به درد راه رفتن معمولی نمی‌خوره. بعدشم می‌ترسم پشیمون بشم . چون همیشه بعد از بخشیدن و رد کردن کفش و لباس از روی جوگیر شدن ، مورد استفاده‌شون پیدا میشه. خلاصه که درگیرم.

شماره کفشهام 37-38 هست اگر چیزی به ذهنتون می‌رسه لطفا راهنمایی کنید. تعدای از کفشها نو هستند و شاید فقط چند ساعت پوشیده شدن.



نظرات 6 + ارسال نظر
لیلی چهارشنبه 8 فروردین 1403 ساعت 16:21 http://Leiligermany.blogsky.com

من سالی یک کفش می خرم و در عزا و عروسی می پوشم تا کهنه بشه و برم سراغ کفش بعدی. دقیقا نقطه ی مقابل شما. سایز کفش هات به من می خوره. غیر پاشنه دار برای یک سال پوشیدن نداری؟

آفففرین بر تو دختر خوب، سایز کفشم 37-38 ، قابلی هم نداره

رز یکشنبه 5 فروردین 1403 ساعت 14:28

سلام و درود.
سال نوی شما مبارک.
الان که این کفشها رو رد کردین برای موارد بعدی عرض می کنم.
یک پیج تو اینستا هست به نام همرسانی)ضایعاتچی) که شما هر چیزی رو نیاز ندارین و قابل استفاده برای دیگران هست اونجا می فروشین و پولش به صندوق مخصوصی که برای امور حفاظت محیط زیست هست واریز میشه.
روال کار هم مشخصه و معمولا این مشکلاتی که تو دیوار پیش میاد اونجا اتفاق نمی افته.
ولی اگر بخواین پول کالا رو خودتون دریافت کنین اون رو در پیج دوم همرسانی پلاس آگهی می دین و یک درصدی از قیمت رو به صندوق محیط زیست هدیه می کنین.
این طوری خیالتون راحته اون کسی که کالا رو خریداری کرده واقعا لازمش داشته و کمک به حفاظت از محیط زیست شده.

خانم آیه حمداوی که اولین بانوی پسماند صفر ایران هستن ایجاد کننده این دو تا پیج هستن.
به پیج خودشون هم سری بزنین خوبه.

سلام سال نوی شما هم مبارک.
ممنون از راهنماییتون . حتما استفاده می کنم از این پیج. چون هنوز دورریختنی زیاد دارم.

زری.. پنج‌شنبه 2 فروردین 1403 ساعت 13:54 https://maneveshteh.blog.ir

من یه جفت کفش نو دارم که یه ذره برای پام کوچیکه، هفت هشت سالی داشتم به این امید که بدهم برام قالب بزنند که خب همت نمیکردم، خلاصه کفش مارک نو که الان حتما زیر یک و نیم نیست را پونصد گذاشتم تو دیوار:) واااای من که نمیدونستم دیوار چه دیوونه خونه ای هست! همون اول یه یارو زنگ چرت و پرت گفته رفتم آگهی را دیلیت کنم که دیدم این امکان را داره که پرایویسی را ببرم بالا ، شماره ناشناس شد. بعدش فقط چت مزاحم داشتم که مسدود میکردم:) بعد یه دختره گفت میخواد و براش ارسال کردم و خوشحال بودم که آخ جوووووون فروختم:) که پیام داد که براش کوچیکه:) چون مناسب هم خریده بود خودش هم خیلی غصه میخورد. دیگه گفتم بذار دیوار اگر تونستی بفروشی که بفروش وگرنه برگردون پولت را بزنم به کارت:)
راستی سایز پات به پای من میخوره:) چقدر آدم حرصی میشه دخترش پاش بزرگ‌تر باشه و نتونه بهش کفشهاش را بدهد:) دختر من هم همینه!

دیوار که واقعا دیوونه خونه است: الان دیگه با مشورت نبات از تعداد زیادیش گذشتم و دارم ردشون می‌کنم، احساس سبکی و آرامش خوبی دارم. جا هم برای کفشهای جدید باز شده

لیمو یکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت 11:28

معمولا برای کار و بیرون رفتن عادی کفش هام اسپرت و راحتی یا حتی تخت هستن ولی مهمونی واقعا پاشنه بلند میطلبه. انگار توی پاشنه ها قر ذخیره شده.
+ موزه کفش بزنین که کسی هم نبرتشون.

من قبلا برای بیرون رفتن های معمولیم ( نه پیاده روی) پاشنه بلند می‌پوشیدم، الان که مهمونی هم زیاد نمی‌رم
موزه کفش ؟ فکر خوبیه ولی عذاب وجدان گرفتم از این همه کفش بدون استفاده

دزیره یکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت 08:14 https://desire7777.blogsky.com/

وای که منم عاشق کفشم و دقیقا همین مشکلرو دارم حالا قبل از کرونا مهمونی میرفتیم الان که کلا خبری نیست همینطوری توی کمد میمونن و میپوسن و دلم نمیاد بدمشون برن

بیاید با هم یه مزون کفش بزنیم

عمه اقدس الملوک شنبه 26 اسفند 1402 ساعت 19:03 https://amehkhanoom.blogsky.com

از اونجایی که در مقیاس کمتر خودم هم گرفتار همین عارضه هستم، در سکوت صحنه را ترک میکنم عمه جان

بیا با دزیره جان مزون کفش بزنیم، جامون باز بشه کفشهای نو بخریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد