روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

درگیری احساسی

نمی‌دونم از بارون زیبا و هوای قشنگ لذت ببرم یا نگران سیل و گرفتاری‌های مردم درگیر  باشم؟

نمی‌دونم از آرامش خانواده لذت ببرم یا نگران بی‌آرامشی نزدیکانم باشم؟

نمی‌دونم از خریدم لذت ببرم یا نگران مشکلات اقتصادی بقیه باشم؟

نمی‌دونم از خوردن غذای لذیذ لذت ببرم یا نگران شکم های گرسنه باشم؟

بدجوری دچار دوگانگی احساسات شدم  و از هیچ چی بدون نگرانی و عذاب وجدان لذت نمی برم. 

به همه اینها وسواس فکری و نگرانی از آینده نیامده رو هم اضافه کنید. الان سلامتیم نکنه بیماری بدی بگیریم! الان توانایی مالی داریم نکنه نتونیم ادامه بدیم! الان همه چی قابل تحمله نکنه جنگ بشه! و .....

داغانیم آقا داغان