مادر مهندس کارمند متولد دهه 50
زن، مادر سه تا نازنین(1+2) ، تقریبا درونگرا( توی جمع خوش اخلاق و اجتماعی هستم ولی تنهایی رو ترجیح می‌دم)
ادامه...
پیوندها
- مبارزه با کودکآزاری
- یه خورشید درخشان
- دلنوشته های مهربانو
- زمزم
- اربیت
- پرچنان
- لحظات
- سورمه
- لیمویی
- زن کویر
- آبلوموف
- خاله آذر
- یک روز نو
- نگین شیراز
- دریای زندگی
- جاده خیال من
- زندگی شیرین
- یادداشتهای من
- لذت کمتر داشتن
- روزنگار خانم شین
- ترانه- بدون ویرایش
- اینجا مدرسه نیست
- گوشواره های گیلاس
- روزهای طلایی زندگی
- لطافتهای روح یک خانووم
- کودکانههایم تمامی ندارد
- جایی برای گفتن دلتنگیها
- صفا - من و تنهایی و امید
- خوشبختی های یک زن چاق
- هرروزانه هر روز برای همان روز
- در جستجوی زمان از دست رفته- لیمو جان
- دوباره ترانه جان( بازهم بدون ویرایش)
جدیدترین یادداشت‌ها
همه- تجربه اولی‌ها حدود دو هفته پیش فرفره و قرقره از مدرسه خبر آوردن که قراره 10 نفربرتر از هرپایه رو ببرن اردوگاه رامسر، اولش فقط به...
- آنفالو چند روزه که حس می‌کنم ظرف احساسات منفی و خشمم از اتفاقات ناگوار اجتماعی پر شده و داره از درون وجودم رو ذره ذره نابود...
- سال نو سال نو و نوروز باستانی بر همه همراهان عزیز مبارک باد. امیدوارم در سال نو خوشی‌ها و شادی‌ها بیشتر باشه و غم ها و سختی‌ها...
- لایف استایل دلخواه چند روزه دلم میخواد سبک زندگیم یه جور دیگه باشه، نمی دونم شاید یک هوس زودگذره، من همیشه زندگی روتین و با برنامه رو...
- کفش‌های عزیز بالا رفتن سن رو هرچقدر بخوای انکار کنی از یه جاهایی می‌زنه بیرون که بسوزی. برای من از کفشهام زده بیرون. چون دیگه نمی...
- همدلی یکی از مهارت هایی که این روزها مشاورین و روانشناس ها خیلی روش تاکید دارن مهارت همدلی هست، من خودم به طرز افراطی همدلی...
- نهمین 7 آذر بدون مامان امروز 7 آذره و من دوباره به یاد آخرین دورهمی خانوادگی‌مون افتادم و حسرت روزهای رفته. بعد از رفتن مامان دیگه هیچ وقت...
- پوسته روانی این روزها پوسته روانیم خیلی نازک شده . با اینکه فکر می کنم قوی هستم و شاید در برابر خیلی مسائل بی خیال شدم، اما انگار...
- استرس های شاید نابجا خرید های خونه ما اکثرا با همسرم هست و من بیشتر خریدهای روزمره سوپری رو انجام می دم اونم آنلاین. همسرجان هم وقتی میره...
- بی علاقگی جدید من قبلا مثل خیلی از خانمها و بعضی از آقایون از جمله همسر خودم علاقه زیادی به خرید و پاساژ گردی و ... داشتم. و جزء کسایی...
بایگانی
- اردیبهشت 1403 2
- فروردین 1403 1
- اسفند 1402 2
- دی 1402 1
- آذر 1402 1
- آبان 1402 1
- مهر 1402 2
- مرداد 1402 6
- تیر 1402 3
- خرداد 1402 4
- اردیبهشت 1402 2
- فروردین 1402 2
- اسفند 1401 2
- بهمن 1401 3
- دی 1401 1
- آذر 1401 4
- آبان 1401 3
- مهر 1401 4
- شهریور 1401 3
- مرداد 1401 6
- تیر 1401 4
- خرداد 1401 3
- اردیبهشت 1401 1
- فروردین 1401 1
- اسفند 1400 1
- بهمن 1400 2
- دی 1400 6
- آذر 1400 1
- مهر 1400 2
- شهریور 1400 2
- مرداد 1400 1
- خرداد 1400 4
- فروردین 1400 2
- اسفند 1399 5
- بهمن 1399 2
- دی 1399 1
- آذر 1399 1
- مهر 1399 3
- شهریور 1399 3
- مرداد 1399 5
- تیر 1399 1
- خرداد 1399 3
- اردیبهشت 1399 1
- فروردین 1399 2
- اسفند 1398 3
- بهمن 1398 5
- دی 1398 3
- آذر 1398 2
- آبان 1398 5
- مهر 1398 5
- شهریور 1398 2
- مرداد 1398 6
- تیر 1398 5
تقویم
اردیبهشت 1403| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 | 31 |
جستجو
آمار : 121156 بازدید
Powered by Blogsky
انجماد موقت
کاش با پیشرفت علم یک امکانی فراهم می‌شد که بتونیم برای مدت دلخواه خودمون رو منجمد کنیم، و به صورت موقت از زندگی استعفا بدیم، بعد از یک مدت با همین سن که هستیم یخمون باز بشه و به دنیا برگردیم. فقط اشکالش اینه که اگر اطرافیانمون با ما همسو نباشن شرایط قاراشمیش میشه.فکر کنم دارم رد می‌دم دیگه
ستاره
سه‌شنبه 11 بهمن 1401 ساعت 13:55
سلام. ببخشید میشه من منجمد نشم و با شماها نیام؟
شما فکرشو بکن یه کسی دورۀ رودکی یا خیام خودشو منجمد کرده باشه و حالا تو دورۀ ما یخش وا شه!! به احتمال قوی یک چنین بلایی هم سر ما میاد!
نه!!! من نمیخوام منجمد شم!!!
سلام
، دوما که زمانش رو باید منطقی انتخاب کنیم ، سوما که باشه حالا شما نگران نباش
اولا که اجباری نیست و اختیاریه
یه فیلم قدیمی هست،به نام love story,موسیقی فیلمش هم خیلی معروفه،اون زمان،ایده رو داشتن،بیمار بد حال رو فریز میکردن،سالیان طولانی.
به به سهیلا جان، چشممون به جمالتون ( البته به کامنتتون) روشن،
مدتی بود کمرنگ بودید در فضای مجازی، 
ندیدم فیلمش رو به نظرم قدیمیه نه، یعنی بشر همیشه سودای این رو داشته که موقتا از دنیا مرخصی بگیره
همینو بگو...
ولی ما بی شادی عزیزمون چکار کنیم؟ یخ نزن تو رو خدا
چشم نسرین جانم، تا شما هستی ما هم یخ نمی‌زنیم.
منم همیشه به این فکر می کنم
خیلی خوب میشه اگه بشه
سلام
چندین سال پیش توی یکی از برنامه های تلویزیون بخشی از یکی از فیلمهای وودی آلن را دیدم که توش همین اتفاق براش افتاده بود. حتی اسم فیلم را هم یادم نیست و تنها چیزی که ازش یادمه اینه که همراه صبحانه یک فنجان شیر ببر براش برده بودن!
از طرف دیگه یادم افتاد به فیلم میان ستاره ای که وقتی هنرپیشه فیلم برای چندین سال به فضا رفت موقع برگشت دخترشو پیر و توی بستر مرگ دید.
فیلم دوم رو دیدم و این قسمتش به نظرم خیلی تراژیک بود
، برای همین می گم همه با هم منجمد بشیم:لبخند
چجوری یکماه بخوابیم؟ با قرص خواب؟ خب خیلی باید بخوریم تا یه ماه بیدار نشیم. اصلا کشتیده میشیم بجای خواب
پس بیدار باش نسرین جانم، اصلا شما وجودت برای ما ضروریه، اگر بخوابی و منجمد بشی ما بدون نسرین خانم چیکار کنیم؟
من نوشتم عادی اینجا رد کرده متعادل
صد سال زیاده من یه ماه بسمه
یک ماه ارزش یخ‌زدن و یخ‌زدایی نداره نسرین جون، همون بخوابیم راحت تره
واقعا چقدر خوب می شد. من که درخواست می دادم آدمهای خیلی نزدیک به خودم رو هم با من منجمد کنند که همه از اون اوضاع رد بشیم و بعدش به قول خارجی ها دی فراست بشیم.
اره خیلی خوبه، بعضی موقع دیگه آدم کشش نداره ادامه بده.
دیفراست رو خوب اومدی
بد فکر هم نیست ولی برای چند روز باشه اون عوارض هم دیگه وجود ندارن البته
منجمد نه، من از سرما بیزارم. منو با خودت نبر.
ولی نمیشه هم بگیم تو یه صندوق متعادل نگه داشت چون لابد بو می کنیم.
چند روز که میشه تو همون صندوق متعادل شما هم دووم آورد
منظور من بالای 100 ساله
من موافقم حتی ازنوع قاراشمیشش
پس بزن بریم شکیبا جان
فکر کنم کامنت پست قبلی را اینجا گذاشتم؟ نه؟
چه فرقی می‌کنه عزیزم، هرجا نظر گذاشتی لطف کردی
اول اینکه آدرس را گذاشتم برات:)
در مورد پست، شادی جان یه چیزی بگم بخندی:) پستت را خوندم ناخودآگاه تو ذهنم تیتر سوال رایتینگ ایلتس اومد با این مضمون : بعضی ها میگند سرعت انتقال داده ها خوبه( مثلا کمک به دیگران،…) در مقابل عده ای میگویند خوب نیست و استرس را افزایش داده how to extant do you agree with this opinion? خخخخخ
از این منظر بخوام بهت جواب بدهم باید بگم هرچند ایراداتی داره اما مزایای آن قابل چشم پوشی نیست پس بهتر آنست که ما یاد بگیریم چطوری این مشکلات را مدیریت کنیم :))))
آره راست می‌گی بعضی سواات امتحان های زبان همینجوری چالشی هستن
در مورد مدیریت هم باهات موافقم
واااای زری جون ببخشید، نمی دونم مامان فرشته ها هم اسمشون زری هست یا نه،
من آدرس وبلاگ شما رو داشتم یه لحظه قاطی کردم
منهم گاهی دلم یک خواب خیلی طولانی میخواد . یک خواب زمستونی
آره خوابی که توش خواب هم نبینی
وای واقعا. یه چیزی مثل کما مثلا، البته از طرفی خیلی بده چون تک و تنها میشیم.
+از کامنت کاربر "من" یاد فیلم the age of adaline افتادم. :))
آره برای همین می‌گم دسته‌جمعی منجمد بشیم.
سریال مانیفست هم موضوعش همینه تقریبا.
فکر کن برگردی بچه ات از خودت بزرگتر شده باشه
نه اینجوری بده، به نظرم باید همه با هم منجمد بشبم
اره بابا سخته
من که تو این قاراشمیش تو ۳۰ سالگی دارم میرم خدمت
به سلامتی، پس دوسال منجمدی
