روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

عشق خرید

نمیدونم  این اسمش بیماریه؟ اختلاله؟ انگیزه؟ و یا عشقه هر چی که هست خیلی حال میده و برای من که خیلی لذت بخشه و به روزها و لحظه هام رنگ  میده   فرآیند خرید  من شامل موارد زیر هست که هرکدوم هم به اندازه خودش  لذت داره و دوست ندارم حذف بشه.

1- تهیه لیست خرید، جستجو و گشت و گذار در فضای حقیقی و مجازی، (از یک  تا چندین روز)

2- بررسی و مقایسه  اجناس و قیمتها (اینم بسته به وقتی که دارم و نوع خرید از یک تا چندین روز)

3-   خریدن جنس مورد نظر و در صورت خرید از فضای مجازی انتظار شیرین برای رسیدن بسته

4-  بررسی خریدها و برگشتن به محل خرید (حداقل دوبار) برای خریدهای مجدد(چیزایی که خوب بودن و نخریدم) و یا تعویض اونایی که به نظرم خیلی مناسب نیستن

اینم بگم نه دنبال خریدهای بزرگ و گرون و لوکس هستم و نه مصرف گرا  ، در رد کردن و بخشیدن و  حتی دور ریختن هم همینقدر هیجان و انگیزه دارم اصلا یکی دیگه از سرگرمی هام بیرون ریختن کشوها و کمدها و جدا کردن اشیا و لباسها و مخصوصا اسباب بازیهای قابل بخشیدنه. خرید های خیلی کوچیک هم مثلا یه سبد نون و یا  چیزایی مثل اینم میتونه خوشحالم کنه. ضمن اینکه برام فرقی نداره که خرید برای چه کسیه، بیشتر وقتا خریدهایی که میکنم برای خودم نیست ولی بازم حالم رو خوب می کنه 

امکان نداره از نمایشگاهی، غرفه ای هرچند کوچیک حتی توی اداره بگذرم و خرید نکنم شده فروشگاه تعاونی  گاهی وقتا دوستام میگن با ما بیا می خوایم خرید کنیم ، هنوز نرسیده من چندتا خرید دست گرمی انجام دادم کلا با کسانی هم که سخت خرید می کنن حال نمیکنم !!!!

الان با این وضع اقتصادی دارم برای خودم نگران میشم  چجوری باید بگذرونم . به هیچ وجه  هم حاضر به ترک این اعتیاد شیرین نیستم  همونجور که چای رو نمیتونم و در واقع نمیخوام ترک کنم

امروز تو این فکر بودم که مامور خرید بودن برای یه سازمان برای من شغل مناسبیه 

نظر شما چیه؟ چقدر اهل خرید هستید؟

نظرات 3 + ارسال نظر
نسرین شنبه 6 مهر 1398 ساعت 14:30 http://yakroozeno.blogsky.com/

اصلآ دوست ندارم.
برای خرید هر چیزی برم بیرون، در اولین مغازه ای که جنس دلخواهمو ببینم، دیگه نمی گردم. همونجا می خرم و میام خونه. حتی اگر اولین فروشگاهی باشه که وارد شدم.
تا بحال چند بار شده فروشند ها بهم گفتن خریدار آسونی بودم و اذیتشون نکردم.
در مورد قیمتا همیشه همه چیز اینجا برچسب داره و قیمتها مرتب توسط مسئولین چک میشه. اینه که چونه زدن معنی نمیده و همه جا قیمت اون جنس با همون مارک یکیه. اینه که نگران گرونتر خریدن نیستیم.

سهیلا شنبه 30 شهریور 1398 ساعت 19:19 http://Nanehadi.blogsky.com

منم خرید کردن رو دوست داشتم.ولی خیلی وقته ترک کردم.الان مثل آقایون خرید میکنم.میرم تو بوتیک و فروشگا جنس رو میخرم میام بیرون.

منم برای مانتو خریدن همینطور هستم یک مانتوفروشی مشخص رو دارم که تنوعش هم زیاده میرم اونجا هرچی میخوام میگیرم میام بیرون تا چند ماه دیگه
ولی برای بعضی چیزا مخصوصا لوازم خونه دوست دارم بیشتر بگردم

حمید سه‌شنبه 26 شهریور 1398 ساعت 05:58 http://www.khodrofanni.blogsky.com

سلام!

برای من هم پروسه تقریبا طولانی خرید کردن شیرین و لذت بخشه.

ممکنه بابت قیمت اجناس با فروشنده چندین دقیقه بحث کنم. خصوصا اگر توی فروشگاه های زنجیره ای احساس کنم داره به عقل و شعورم توهین میشه.

مواردی مثل نا مرتب بودن اجناس، کیفیت پایین اونها، گرانی و برخورد نا مناسب فروشندگان رو حتما بیخیال نمی شم و تا مسئول مربوطه رو بازخواست نکنم بیخیال نمیشم.

درواقع این مواردی که خدمت شما عرض کردم جزو مراحل شیرین خرید کردنه! (برای من البته)

خیلی دوست دارم از اجناس خراب و یا آسیب دیده فروشگاه ها فیلم بگیرم.

همیشه دوربین باهام هست.

اونم نه دوربین گوشی!

سخت خرید می کنم. قیمت هارو شدیدا می سنجم.

یک بار از بطری آب معدنی آسیب دیده که فروشنده به من داد جلوی خودش فیلم برداری کردم.

او هم از من عذرخواهی کرد و یه آب سالم بهم داد!

اما من ازش پرسیدم نمی شد از اول یه بطری آب سالم به من می دادی؟ حتما باید جنس خراب رو به مشتری قالب کنی؟

و ...

آفرین به شما
از موارد مهم و قابل توجه در خرید کردن، اخلاق و رفتار فروشنده است که من به هیچ وجه ازش صرفنظر نمیکنم یعنی به محض دیدن رفتار غیرمودبانه از فروشنده هرقدر هم جنس خوب و با قیمت مناسب باشه اهمیتی نداره و سریع محل رو ترک میکنم
همچنین فروشنده هایی که در فروشگاههای بزرگ قدم به قدم تعقیبتون میکنن از مواردیه که من رو از خرید منصرف میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد