ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در حالی که دیروز 49 ساله شدم و نزدیک نیم قرن از زندگیم گذشت، نمیدونم چرا احساس میکنم برای همسر مهربانم تنها همسری مهربان و عزیز و گرامی هستم و عشق و عاشقی جای خودش رو به دوست داشتن عمیق داده. من این دوست داشتن آرام و آرامشی که با خودش داره رو بسیار دوست دارم .روابط خصوصی خوبی هم داریم که در این سن و سال شاید زیادی هم خوب باشد ولی ولی ... دلم پرمیکشد برای یک یادداشت عاشقانه، یک هدیه عاشقانه، یک قرار عاشقانه...
شاید بعد از گذشت 27 سال همسرم عشق را جور دیگری میبیند مثلا رسیدگی به اتومبیلم، کمک کردن در کارهای روزمره و نگاهی گرم و مهربان .. و یا آغوشی صمیمی و مطمئن، که البته در همه اینها منهم نشانههای عشق و ارادت قلبی را میبینم ، این روزها عشقمان حقیقیتر و صمیمیتر شده ، خیلی از حرفهای ناگفته را میشنویم و فکرهای هم رو میخونیم ولی ولی.... عجیب هوای عشق و عاشقی هیجانانگیز دارم.
شاید اگر به خودش بگم تعجب کنه چون من هیچ وقت اهل این رمانتیکبازیها نبودم و ابراز احساساتم دقیقا مطابق با خصوصیات متولدین آذر بوده . اما ممکنه مقتضای سن و یا شاید بخاطر دوران قرنطینه باشه.
تولدت مبارک
ممنون عزیزم
درود بر شما.
مطلب زیبا ، صادقانه و در عین حال واقع بینانه تان را خواندم و لذت بردم. شور و هیجان با چاشنی دلهره و تپش قلبِ منشاء گرفته از نیروی قدرتمند عشق ، بیگمان از دلچسب ترین لذت هایی است که بشر شانس تجربه اش را در طول زندگی می تواند داشته باشد.
خبر نه چندان خوب در این باره این است که بنا به گقته روانشناسان دوره این شور در ازدواج بیشتر از دو یا سه سال دوام نمی آورد.
شاید علت خیلی از جدایی ها (رسمی یا عاطقی ) در همین نهفته باشد.و شاید یاد آوری عشق نوجوانی مرهمی بر این درد باشد.
نهایتا اینکه در یک ازدواج موفق در ازای از دست دادن چنین احساسی دستاورد های عاطفی دیگری وجود دارد که می توان با آن به همراهی ادامه داد.
ممنون از تعریفتون و وقتی که برای پاسخ دقیق گذاشتید. خیلی خوب نوشتید و همینطوره که بیان کردید. البته با دیدن زندگیهای نه چندان خوب اطرافیان قدردان همین دوست داشتن بدون هیجان هستم. چون چه زندگیهایی که اتفاقا از بیرون این شور و هیجان رو میبینی ولی لایه درونیشون اینقدر پوسیده است که دل آدم به درد میاد. و من خیلی اتفاقی چندتا از این ها رو اخیرا دیدم. شاید نشانهای بوده برای شاکر بودن.
تولدتون مبااارک باشه :)
چه قدر از توصیف عشقی و دوست داشتنی که بینتون بود کیف کردم . خدا برای هم نگهتون داره . از این دوست داشتن ها هم نصیب ما بکنه
مرسی از لطفت
گرفتاری هم زیاد داره ها
عزززیزم تولدت مبارک باشه امیدوارم تن درست و خوشبخت باشی .
حس و تقاضات از عشق رو کاملا درک میکنم ... هر قدر رابطه ها عمیق و واقعی باشه ، هیجان در عشق جایگاه مخصوصی تو روابط داره .. با این هیجانات ما خانم ها دوباره ازنو متولد میشیم ،چشم هامون برق میزنه و حتی پوستمون شاداب تر میشه .. ما مثل یه غنچه ی رز هستیم که با نجواهای عاشقانه آبیاری و شکوفا میشیم و عطر افشانی میکنیم .
شاید این بی توجهی مردان دوست داشتنیمون به تفاوت نگاه هامون به عشق برمیگرده .. اونا بشدت کلی نگر و ما بشدت جزی نگریم و در هر حال هیجانات عاشقی چیز دیگه اییه .
مرسی عزیز دلم برای شما هم آرزوی سلامتی و شادی دارم.
دقیقا همینطوره که میگی و به همین دلیل حتی اگر به همسرم گوشزد کنم براش زیاد ملموس نیست.
سلام تولدتون با تاخیر مبارک باشه.
شما ۴۹ ساله شدین یعنی وقتی ۴۰ سالتون بود دوقلوها رو به دنیا آوردین؟
سلام
بله تقریبا
سلام
چقدر لذت بخشه که عشق بین زوجین بعد از سالها به این شکل دربیاد...درست مثل گرمای مطبوع آتش شومینه توی یک کلبه تر و تمیز در سرمای شدید زمستان...عشقتون پاینده دوست عزیزم...
ممنون
چقدر زیبا توصیف کردید چندبار خوندم و لذت بردم
عشقتون پاینده باشه . خانمها به توجه خیلی نیاز دارن و ایشون آدم فهمیده ای هستن که این توجه رو بهتون میدن
ممنونلازم دارم
اره خیلی خیلی فهمیده است ولی من الان احساس میکنم به هیجان روزها و سالهای اول نیاز دارم
پایدار باشین در کنار هم،دلخوشی هاتون همیشگی
ممنون از شما
سلام.عشق با گذر زمان تبدیل به رنگ زیبای دوست داشتن میشه.
و دوست داشتن برتر از عشق است.
دقیقا همینطوره ولی گاهی هیجان هم لازمه
چقدر جالب منم دقیقا همینطوری شدم با اینکه همسرم واقعا خوبه و خیلی همدیگه رو دوست داریم ولی دلم برای اون احساسهای هیجان انگیز اوایل عاشقی تنگ شده
پس منظورم رو خوب متوجه شدید
درسته که عشق امروزمون خیلی عمیقتر و قویتره ولی هیجان هم بد نیست
نه نگفتم چون اونوقت دیگه هیجان نداره