روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

من یک مسافرم

مدتی بود که دوست داشتم داروهای اعصابم رو با یک دکتر دیگه بغیر از دکتر خودم چک کنم و تغییرشون بدم، چون به نظرم داروها کارایی نداشتن و از طرفی نمی‌خواستم دوز مصرفم بیشتر بشه.این بود که حدود 20 روز پیش به پزشک متخصصی مراجعه کردم. اول تلفنی نوبت گرفته بودم و منشی با حوصله یک روز قبل دوباره وقت رو باهام چک کرد . منم سر موقع رفتم مطب و پس از توضیح سابقه و داروهام، دکتر جدید تغییراتی در نوع و دوز داروها اعمال کردن و قرار شد یک ماه بعد دوباره ببینن منو.

چون من از وضع خوابم ناراضی بودم و خواب‌های آشفته‌ای که می‌دیدم برای بهتر شدن خوابم داروی جدیدی تجویز کردن. منم بعد از کمی تحقیق شروع به مصرف دارو کردم که چشمتون روز بد نبینه. اولین شبی که داروی جدید رو استفاده کردم یکی از بدترین شبهای زندگیم بود. بدون اغراق تمام شب رو داشتم خواب می‌دیدم ، اونم چه خوابهایی، پر از چالش و استرس و گرفتاری. و صبح با سردرد  بسیار شدیدی بیدار شدم . با مطب دکتر تماس گرفتم و منشی شون با مهربونی  گفتن یک هفته دارو رو  استفاده کن اگر خوب نشدی تماس بگیر ولی اگر خیلی اذیت می‌شی مشکلت رو به من واتس آپ کن تا به دکتر منتقل کنم. تا اینجا خیلی خوشحال شدم و از برخورد خوب و با حوصله ذوق‌زده.  یکی دو روز دیگه صبر کردم و البته از وحشت تکرار اون شب کذایی مقدار داروی جدید رو نصف کردم. فایده نداشت که نداشت. به واتس‌آپ منشی پیام دادم و شرح حالم رو نوشتم. بعد از یک روز پیام من سین شد . وقتی دیدم خبری از جواب نشد دوباره پیغام دادم و خانم منشی گفتند مطب تعطیل بوده و نتونستن عکس پرونده رو برای دکتر بفرستن. فردا پاسخ می‌گیرن و اطلاع میدن. فردا هم هرچی منتظر شدم پاسخ نیومد و بعد از چندبار پیغام و پسغام و توضیح شخصی خودم در مورد پرونده و داروهام ویسی برای ارسال شد که خانم دکتر گفته بودن مقدار دارو رو نصف کنم!!! در حالی که من توضیح داده بودم براشون که با نصف کردن مقدار دارو هم مشکلم برطرف نشده. دوباره به منشی پیام دادم و موضوع رو متذکر شدم و تا امروز که دوهفته از ماجرا گذشته دیگه جوابی نگرفتم. و متوجه شدم زیادی خوش‌بین بودم و فکر می‌کردم اینا کرامت انسانی و حقوق بیمار رو رعایت می‌کنن.

همه اینها باعث شد تصمیم انقلابی بگیرم به صورت تدریجی داروهام رو کم کنم تا به مرحله قطع برسه و از شرشون خلاص بشم و در حال حاضر توی ترک هستم و امیدوارم که موفق بشم. بغیر از سردرد نگران موضوع دیگه‌ای نیستم. چون هم اینکه سرعت کم کردن داروهام خیلی کم و واقعا تدریجیه و هم اینکه تاثیر چندانی حس نمی‌کردم و فقط به کبد بیچاره‌ام فشار اضافی وارد می‌شد. ز طرفی یه خانم دکتر برای رژیم و لاغری داشتم که می گفت تو خودت اینقدر بینش داری که شرایط و حال خودت رو تشخیص بدی و اگر حس می‌کنی خوب نیستی با مشورت دکترت داروهات رو کم و زیاد کنی. منظورش این بود که به لحاظ روحی روانی اینقدر داغون نیستی که نتونی تصمیم بگیری .

خلاصه اینکه الان در حال ترک هستم و احساس سبکی و آرامش دارم تا ببینیم نتیجه چی میشه . اونم تو این وضعیت پاندمی که همه دارن رد می‌دن


نظرات 5 + ارسال نظر
لیمو سه‌شنبه 16 فروردین 1401 ساعت 12:37

چقدر خوبه که کلا حذفشون کنید

حذف کردم کلا .
ولی گاهی حس می‌کنم نیاز دارم .

مهتاب جمعه 26 شهریور 1400 ساعت 11:47

سلام
من از وبلاگ نسرین خانم به وبلاگ شمارسیدم .توی کامنتها دیدم از میگرن نوشتید
راستش می خواستم بگم خیلی ها با مصرف سه روز اش الو یا اش گشنیز میگرنشون خوب میشه
در سایت نی نی سایت هم نوشته بود که چهل شب شبی چند قاشق شیره انگور میل بشه میگرن فرو کش می کنه
اگر هم خواستید عبارت تدابیر طب سنتی برای نیگرن رو سرچ کنید مفیده

سلام
ممنو از راهنماییتون حتما امتحان می کنم ، زیاد به روش‌های سنتی اعتقاد ندارم ولی ضرر نداره و هرچی منو از این عذاب و درد و مصرف دارو رها کنه به جان می‌خرم.

نسرین چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 05:30 https://yakroozeno.blogsky.com/

باید روراست بهت می گفته باز بیا ویزیت بده تا گوش کنم!؟
یه پیشنهاد. می دونم میگرن یه بیماری جدی و فوق العاده بدیه. چند سال داشتم.
بیا از امروز به خودت تلقین کن که: چه خوب که دیگه میگرن سراغم نمیاد.
با خوندن نوشته هات می دونم تو زن خیلی قوی هستی. شک ندارم این تلقین ها خیلی خیلی برات موثر خواهند بود.

اره والا، دیروز بهم زنگ زدن که فردا وقت ویزیت دارید منم گفتم متاسفانه نمیام و دلیلش رو هم به خانم منشی گفتم، اینکه ایشون خیلی باحوصله و خوش‌برخورد هستن ولی از پاسخگویی دکتر رضایت ندارم و به همین دلیل دیگه مراجعه نمی‌کنم. خانم منشی هم با مهربونی پاسخ دادن که خانم دکتر خیلی سرشون شلوغه و ...
ممنون نسرین جان، چشم سعی می‌کنم تلقین کنم شاید جواب داد، البته با سبک زندگیو مشغلاه ای که دارم یه کم سخته. هم می‌خوام کار اداره و خونه رو درست انجام بدم و هم اینکه نمی خوام شب‌ها زود بخوابم ، دوست دارم بشینم فیلم ببینم و ....اینه که کم‌خوابی و بدخوابی و خستگی میگرنم رو تشدید می‌کنه. حالا با همه این عادتها تازه دارم داروهام رو هم میذارم کنار

صفا شنبه 20 شهریور 1400 ساعت 15:33 http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

من هم تجربه استفاده از داروهای اعصاب رو دارم و نهایتا به این نتیجه رسیدم آرامش رو با دارو نمیتونم به دست بیارم و خودم باید رو خودم کار کنم . و حالا سالها هست که حتی استامینوفن هم نخوردم و شدیدا با داروهای شیمیایی مخالفم . حتی فشار خونم رو با رژیم غذایی و داروهای گیاهی کنترل کردم .

چقدر خوب، من که به خاطر میگرنم خیلی مسکن استفاده می‌کنم، و چون به دارو هم مقاوم هستم تا آخرین حد تحملم صبر می‌کنم و بعدش دارو مصرف می‌کنم تا چند ساعتی بتونم به کارهام برسم.

ترانه پنج‌شنبه 18 شهریور 1400 ساعت 03:48 http://taraaaneh.blogsky.com

من هم اینکار رو چند دو سه سال پیش کردم. خیلی خیلی تدریجی. سعی کن همزمان حتما ورزش کنی مخصوصا ورزشهایی که ضربان قلبت رو تند میکنه. البته اگر تحت نظر دکتر کم کنی خیلی امن تر هست.

اره خیلی خیلی تدریجی این کار رو می‌کنم، تا حالا که خوبم و احساس خاصی ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد