روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

چی درسته؟

داستان واقعی، آشنا و تاثرانگیز "مهتاب" رو در وبلاگ نسرین عزیز خوندم بغیر از تاسفی که برای شخصیت اصلی داستان و فرزند معصومش خوردم، موضوع دیگری هست که در این زمینه همیشه ذهنم رو به خودش مشغول می‌کنه.

فکر کنم همه ما دور و برمون از اینجور ازدواج‌ها دیدیم و نتیجه مخالفت منطقی خانواده‌ها و کله‌شقی غیرمنطقی جوونها. چیزی که همیشه بهش فکر می‌کنم و هنوز شک دارم که درسته یا نه اینه که آیا برای بچه های خودم باید اجازه بدم هرجور دلشون خواست تصمیم بگیرن؟‌
من وظیفه دارم فرزندم رو جوری بار بیارم که تصمیم درست بگیره و اگر هم نمی‌تونه لااقل به راهنمایی و تشخیص من اعتماد کنه ولی اگر نشد چی؟ آیا قدرت این رو دارم که جلوی تصمیمی که به نظر من اشتباهه رو بگیرم؟ یا اینکه باید روی دلم و عقلم پا بذارم تا خودش نتیجه درست یا غلط اقدامش رو ببینه.

یه چیز دیگه هم اینکه تجربه کردن یک حس عاشقانه حتی برای مدت کوتاه ارزش داره؟ گاهی فکر می‌کنم کسایی که با عشق سوزان ازدواج کردن و بعد شکست خوردن چقدر از تجربه کردن دوران عاشقی راضی هستن؟ آیا می‌ارزه هر انسانی یک قسمت از زندگیش روهر چند کوتاه  در عالم عشق و عاشقی بگذرونه و به اصطلاح حالش رو ببره. یا اینکه همیشه در یک زندگی آرام و بی حاشیه باشه ولی بی‌دردسر.

نظرات 5 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 29 دی 1400 ساعت 00:30 https://yakroozeno.blogsky.com/

باید کلمهء انکار را بکار می بردم. اشتباه کردن در زندگی غیر قابل انکارند... اگه بشه کنترلش کرد که دیگه اون اشتباه رخ نمیده!
ستاره جان خیلی وقته ننوشتی. نمیخوای به یه نوشتهء دیگه مهمونمون کنی؟
امیدوارم حالت خوب باشه

درسته نسرین جان.
چشم می نویسم، خیلی درگیر اداره و درمان و کارهای خونه هستم.

نسرین یکشنبه 12 دی 1400 ساعت 06:07 https://yakroozeno.blogsky.com/

اشتباه کردن و تجربه ها غیر قابل کنترلند بنظرم.
من شخصا در انتخاب پسرم دخالت نمی کنم چون او باید تصمیم بگیره. من نمی تونم جلوی دوست داشتن او را بگیرم.
انتخاب اشتباه کاری به تربیت نداره. پیش میاد.
ترجیح میدم به پسرم یاد بدم وقتی متوجه اشتباهش شد ادامه نده.

امیدوارم همه انسان‌ها انتخاب‌های اشتباهشون قابل جبران باشه چون اشتباه اجتناب‌ناپذیره و گاهی لازمه. مهم برخورد منطقی با اشتباهه.

مهربانو چهارشنبه 1 دی 1400 ساعت 11:44 http://baranbahari52.blogsky.com/

عزیزم حالا که بعد از هجده سال جدایی از پدر مهردخت میبینم هنوز هم رفتارهای بیمارگونه داره و باعث سلب آسایش از زندگی من و دخترمه و دختر عزیزم وارث کلی ژن های معیوب پدرشه که با مشقت و زحمت زیاد سعی در اصلاح اونها داره و همینطور زندگی برادرم با انتخاب غلطش دگرگون شد میگم عاشقی بدون منطق و فکر به هیچ نمی ارزه . ما درمقابل اینکه چه پدر یا مادری به بچه هامون هدیه میدیم مسئولیم .
یه چیزایی رو واقعا نمیشه جبران کرد
من برای انتخاب غلط اطرافیانم نهایت تلاش رو میکنم که با روش های نوین مشاوره (نه با نظر خودم که مسلماً کم اشتباه ندارم)آگاه و منصرفشون کنم در صورت پافشاری به بدبختیشون دیگه کاری ازم برنمیاد .

واقعا همینطوره مهربانو جان. چقدر خوبه که تو و دختر عزیز و فهمیده‌ات به فکر تغییر هستید و خوتون به مشکلات آگاهید و بدون تعصب به قضیه نگاه می‌کنید. منم همیشه می‌گم اگر قصد بچه‌دار شدن داریم باید موقع انتخاب همسر به همه جوانب دقت کنیم . به دخترم هم می‌گم که باید حتما قبل از ازدواج از مشاور و متخصص بی‌طرف کمک بگیره.

َآرش پنج‌شنبه 29 مهر 1400 ساعت 02:44

"آیا می‌ارزه هر انسانی یک قسمت از زندگیش روهر چند کوتاه در عالم عشق و عاشقی بگذرونه و به اصطلاح حالش رو ببره. یا اینکه همیشه در یک زندگی آرام و بی حاشیه باشه ولی بی‌دردسر."
من اعتقاد دارم عشق انقدر شیرین است که نباید از آن فرار کرد. اما الزاما این عشق نباید به ازدواج کشیده شود. نقش هشیارنه پدر مادر ، خانواده و دوستان دلسوز می تواند ( و نه حتما) در جلوگیری از ازدواج های صرفا احساساتی موثر باشد

صد در صد موافقم. تجربه عشق حتما نباید به ازدواج منتهی شود.

ترانه دوشنبه 19 مهر 1400 ساعت 16:33 http://Taraaaneh.blogsky.com

من اگر شخصا در این موقعیت بودم و فکر میکردم که اون رابطه باعث نابودی زندگی فرزندم میشه، نهایت تلاشم رو میکردم که آگاه و منصرفش کنم. هرچند نمیدونم چقدر تلاشم موثر واقع میشد.
خب ستاره جون بنظر من همیشه هم که عشق و عاشقی دردسر ساز نیست. بهرین حالت اینه که باعشق ازدواج کنه یک زندگی بی دردسر رو هم بگذرونه.
اما ما توی این موارد حق انتخاب نداریم.من اگر حق انتخاب داشتم و میتونستم برگردم به گذشته، با همه چیزهایی که الان تجربه کردم ، قید اون احساسی که فکر میکنم عشق هست میزدم و باهمسر سابق ازدواج نمیکردم. ولی معلوم نیست در اون صورت زندگیم چطوری میشد و خوشحال تر از الان بودم.

اره منظور منم این بود که حتی اگه دردسرساز بشه آیا ارزش داره که تجربه‌اش کرد؟
ممنون که احساس خودت رو در مورد تصمیمت برای ازدواج و نظر الانت رو با صداقت بیان کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد