روزنوشت های من
روزنوشت های من

روزنوشت های من

دورهمی حال خوب‌کن

روز پنج شنبه بعد از چند بار هماهنگی بالاخره تونستیم یه دورهمی با دوستان دبیرستان داشته باشیم. من دوران دبیرستانم رو تهران نبودم برای همین تعداد همکلاسی‌های دبیرستان مقیم تهران که تونستیم همدیگر رو پیدا کنیم از تعداد انگشتان یک دست هم کمتره. ولی همین تعداد محدود هم غنیمته. چون هیچ ارتباط دیگه‌ای بغیر از همکلاسی قدیم بودن نداریم به خاطر همین خیلی بهمون خوش می‌گذره. رشته‌های شغلیمون هم زمین تا آسمون با هم متفاوته . همینطور وضعیت تاهل و زندگی. یکی ازدواج کرده جدا شده و بچه داره، یکیمون ازدواج کرده بچه نداره، یکیمون دوتا بچه داره با یه همسری که در رشته خودش سرشناسه و محبوب دل‌ها ولی خون به دل همسرش می‌کنه و دختر بیچاره هزار جور درد و مرض گرفته از بس حرص می‌خوره..... . خلاصه که با اینکه از همه نظر شرایطمون با هم متفاوته ولی دورهمی ‌های شیرینی داریم و امیدوارم بتونیم بیشترش کنیم.


نظرات 2 + ارسال نظر
لیمو سه‌شنبه 16 فروردین 1401 ساعت 12:24

من با اینکه با دوستای دبیرستانم هنوز توی یک شهریم اما دوستای واقعی که وقت بذارن همون به اندازه ی انگشتهای دستن.
خیلی قشنگه که هم رو دوست داریم اما شغلهامون و زندگیامون متفاوته. خیلی از هم یاد میگیریم

مهربانو شنبه 25 دی 1400 ساعت 14:47 http://baranbahari52.blogsky.com/

من وقتی دوستان قدیمیم رو میبینم تا مدت هااا شارژ شارژم

اره یه جورایی اوور شارژ شدم. نمی‌تونستم بخوابم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد